- گزارشی از جلسه رونمایی ویژه نامه حکمرانی مراتع - 2 شهریور 1401
- معرفی ویژه نامه حکمرانی مراتع - 1 شهریور 1401
- ضرورت وجود جایگاه قانونی مردم در حکمرانی مراتع - 25 اسفند 1400
از اولین روزهایی که «سلامت الکترونیک» در ایران طرح شد، قریب به دو دهه میگذرد. این برنامه همواره بهصورت نسخه مطلوب در ذهن بسیاری از بازیگران نظام سلامت حضور داشته و در حال حاضر در دستور کار، مهمترین بازیگر نظام سلامت یعنی وزارت «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» نیز قرار گرفته است و این امر اهمیت پرداخت به آن را مضاعف میسازد.
در طی این دو دهه، بازیگران مختلف دولتی و شبهدولتی، طرحهایی را به اسم «سلامت الکترونیک» طرحریزی و به عرصه اجرا کشاندهاند و در واقع خواستهاند از اعتبار آن به نفع خود استفاده کنند؛ در حالی که این نسخهها ممکن است بدلی و ناقص بوده و نتوانند نیاز واقعی مورد نظر را برآورده کنند. اجرای طرحِ معیوب، میتواند بهصورت کلی «سلامت الکترونیک» را زیر سؤال برده و از عرصه و دستورکار اصلی به حاشیه براند. در نظام سلامت به اشکال متعدد شاهد ویرانی ایدهها و طرحهایی بودیم که در جایجای دنیا سودمند واقع شدهاند. این طرحها، بدون کار کارشناسی کافی در ایران تجویز شده و پس از مدتی ناهمخوانی و اجرای ناقص به کنار گذاشته شدهاند. نمونه بارز آن در بحث اعتباربخشی بیمارستانی است که هر از چند گاهی مدلی از ارزیابی مطرح و آن را به بیمارستانها تکلیف میکنند و با این کار نهتنها هدف آن مدلها که ارتقاء کیفیت ارائه خدمت است تأمین نمیشود؛ بلکه بر هزینههای روزمره بیمارستانها هم افزوده شده است.
بنابراین سؤال اول این است که اصلاً «سلامت الکترونیک» چیست و سابقه و پیشینه آن در دنیا از چه قرار است. با دانستن آن است که میتوانیم بگوییم آیا طرحهای مختلفی مثل «طرح سیب» وزارت «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی»، آیا میتواند مصداق خوبی از «سلامت الکترونیک» باشد و یا تنها اسم آن را یدک میکشند. هرچند در این پرونده همه نوشتهها کموبیش سهم خود را در شناخت هر چه بیشتر «سلامت الکترونیک» ایفا میکنند، اما با تمرکز بیشتری، نوشته آقای محمد آزادی با عنوان « تغییرِ توجه» به این مهم پرداخته است.
در این نوشتار، مفهوم و ابعاد نظام سلامت الکترونیک، مختصراً بیان میشود. پس از خواندن این نوشته میتوانیم به پاسخ این سؤال که «سلامت الکترونیک چه نیست؟» نیز، دست یابیم. زیرا با روشن شدن اینکه «سلامت الکترونیک چه هست»، «چه نیست» آن نیز بارز خواهد شد. آقای «آزادی» بهخوبی به این نکته اشاره میکند که «سیستمها و سامانههایی را که کارکردهای محوری سلامت الکترونیک را نداشته باشند، نمیتوان بهعنوان مصداق سلامت الکترونیک دانست. سلامت الکترونیک، کلید طلایی حل تمام مشکلات نظام سلامت نیست، اما حلِ پارهای از مسائل نظام سلامت مدرن –از جمله نظام سلامت فعلی ما- بدون آن، ناممکن است».
اما پس از آنکه شناخت اجمالی سلامت الکترونیک حاصل شد، باید به این نکته پی ببریم که اصلاً پیادهسازی آن به چه کار نظام سلامت میآید. زیرا تا هدف و مقصود و کارکرد یک طرح مشخص نباشد، نه میتوان بهخوبی به طراحی آن پرداخته و اجرایش کرد و نه پس از اجرا، به ارزیابی آن پرداخت. بنابراین در مرحله دوم، به تبیین کارکرد «سلامت الکترونیک» میپردازیم.
به نظر میرسد با وجود آنکه بر وجوه مختلف و کارکردهای مختلف سلامت الکترونیک تأکید میشود، اما یکی از مهمترین نقشهای آن، کاهش هزینههای نظام سلامت است. هدف نوشته دوم، نشان دادن کاربردهای اجراییسازی آن با تأکید بر کاهش هزینههاست؛ زیرا بدون شک یکی از اصلیترین وجوهی که «سلامت الکترونیک» در دستور کار قرار گرفته است، اهمیت آن در کاهش هزینههاست. اما آیا این تلقی از آن صحیح بوده و بهواقع در کاهش هزینهها مشارکت میکند. در اینجا بهخوبی این نوشته و نوشته قبل به هم گره میخورند؛ اگر یکی از اهداف اجرای پرونده الکترونیک سلامت در حال حاضر کاهش هزینههاست؛ پس باید به سؤال نوشته قبل بهخوبی پاسخ گفت: «کدام سلامت الکترونیک؟!». اجرای ناقص پرونده الکترونیک سلامت، نهتنها به کاهش هزینهها منجر نخواهد شد؛ بلکه بر بار آن نیز خواهد افزود. در این حالت بر بار اداری و هزینهای ارائه خدمت افزوده میشود؛ بدون اینکه با فراهم کردن امکان تشریک اطلاعات و تحلیل دقیق و تصمیمگیری بر اساس آن، بتوان کاهش هزینهها را موجب شد.
نوشتار «هزینه بهصرفه»، به قلم «محمدسعید صفاری» با آوردن شواهد مختلف بیانگر آن است که هرچند اجرای سلامت الکترونیک نیازمند زیرساختهای پرهزینهای هست، اما بدون تردید فواید آن در بلندمدت، هزینه اولیه آن را پوشش خواهد داد.
تا بدینجا به چیستی، اهمیت و نقش سلامت الکترونیک پی بردیم؛ اما بدون شک اجرای هر طرحی با موانعی روبروست و پیشبرد آن محقق نخواهد شد مگر آنکه مجری طرح بهخوبی این مسائل را بشناسد و بر اساس آنها خطمشیگذاری و اجرا را پیش گیرد. نکته حائز اهمیت آن است که در این راستا معمولاً با چند مشکل مواجهیم: اولاً بازیگران و نقشآفرینان یک حوزه را بهخوبی شناسایی و تحلیل نمیکنیم، ثانیاً مسائل را از منظر آنها نمیبینیم. و بهطورکلی به شناخت مسئله آنگونه که شایسته آن است، اهمیت نمیدهیم. در حالی که شناخت غلط مسئله، در واقع همه گامهای بعدی را به بیراهه خواهد برد.
به همین منظور، نوشتار بعدی از منظر تحلیلِ خطمشی، سعی کرده اولاً به اهمیت مسئله و انواع آن بپردازد و سپس بهصورت مختصر بر اهمیت توجه به مسائلی که بر سر راه پیادهسازی سلامت الکترونیک قرار دارد، البته از منظر خطمشی، توجه کند. در این نگاشت، مسائل مرتبط با سلامت الکترونیک ایران بهصورت دقیق و عمیق شکافته و تحلیل نمیشود، بلکه تأکید بر شناخت مسائل، استفاده از چارچوبهای موجود و اتخاذ خطمشی متناسب با مسئله است. در یک کلام سخن این نوشته آن است که تحلیل مناسب مسائل، به موفقیت هر چه بهتر خطمشی و حل مسئله منجر خواهد شد.
پس از توجه به مسائل نیاز است این مسائل دقیقتر و آمیخته با تجاربی عملیاتی همراه شود تا ملموستر شده و خطمشیگذار بتواند با شناخت بهتری عمل کند. در این گام، به قلم استاد گرانقدر جناب آقای «دکتر کامران باقری لنکرانی» به شناخت آسیبها و چالشهای موجود پرداخته میشود. با توجه به تجارب مختلف ایشان در سطوح مختلف نظام سلامت از بیمارستان تا مسئولیت در وزارتخانه، منظر تحلیلی ایشان، قابل توجه است. ایشان در نوشتهشان با عنوان «جهل تجملاتی»، به اشتراک تجارب خود پرداخته و معتقدند که: «آسیبهایی باعث شده، علیرغم وجود توانمندیهای داخلی و ضرورت فوری، این موضوع بعد از نزدیک به دو دهه به اجرا نرسد» و سعی دارند در این نوشتار با بررسی اسناد و تجربیات به جمعبندی برخی از این آسیبها بپردازند. دکتر لنکرانی تأکید میکنند که «بعد از نزدیک به دو دهه تجربه و خطا در این عرصه و ملاحظه فرازها و فرودها، اکنون وقت آن رسیده که این تکلیف قانونی و ضرورت عقلایی، انشاءالله در اسرع وقت مورد توجه و اقدام قرار گیرد. امیدواریم فراتر از حرف، در این عرصه شاهد اقدام اثربخش ملی باشیم.»
پس از گذر از موانع حال حاضر، نوشته آخر، توجه ما را به آینده معطوف میکند. همواره نیاز داریم در طراحی و اجرای طرحها نیمنگاهی به آینده، بسترها و ظرفیتهای آتی نگاهی بیندازیم. «مهدادهها» از ظرفیتهایی است که در حوزههای مختلف با بررسی و تمرکز بر آنها به دستاوردهای قابل توجهی رسیدهاند. با توجه به ظهور «مهدادهها» و کاربرد آن در حوزه سلامت ممکن است شاهد آینده متفاوتی برای سلامت الکترونیک باشیم و با لحاظ و حرکت به سمت استفاده از این ظرفیت بتوانیم نقش مؤثرتری در آینده سلامت الکترونیک بازی کنیم. «سعید نجبا» در نوشتار خود با عنوان «مهدادهها» سعی کرده است تا این آینده محتمل را برای ما بهخوبی ترسیم کند.
در آخر آنکه، هسته «سلامت» مرکز رشد در این پرونده سعی دارد با تلاشی جمعی و متمرکز به بخشی از سؤالات مهمی که «سلامت الکترونیک» با آن مواجه است پاسخ گوید و یا حداقل ذهنها را به سمت آن متوجه سازد. سؤالاتی همچون پرونده الکترونیک سلامت چیست و چه مؤلفههایی، ذاتی آن هستند؟ این تجویز چه فواید و کارکردهایی برای نظام سلامت خواهد داشت؟ تجربههایی که تاکنون در نظام سلامت داشتهایم چه درسهایی به ما میدهند و اصلاً آیا موفق بودهاند یا خیر و اگر نبودهاند چرا؟ ملاحظات مسائل جدی پرونده الکترونیک سلامت برای پیادهسازی در ایران چیست؟ و در نهایت چه رویکرد جدیدی میتوان به آن داشت؟