- قایقهای تندروی پهنه فرهنگ - 21 مرداد 1399
در عرصه فرهنگ کشور مسائلی وجود دارد. این مسائل یا ناشی از تهاجمات خارجی است و یا متأثر است از اقدامات داخلی و بعضاً تصمیمات نابخردانه مسئولان و نهادهای فرهنگی و غیرفرهنگی. برای راهکاریابی بهمنظور حل یا کاهش این مسائل، دانستن منشأ مسئله مهم است. نوشتار حاضر، بر دسته اول متمرکز است؛ یعنی مسائلی که از خارج کشور نشأت میگیرند؛ آنجا که با دشمن بیرونی روبروییم.
در مرحله راهکاریابی، مهم است که با چه رویکردی به شناخت مسئله و ارائه راهکار پرداخته شود. اینکه با چه عینکی به مسائل و راهحل آن نگاه شود. هدف این نوشتار، بیشتر تکرار ندای سهراب است که «چشمها را باید شست / جور دیگر باید دید».
پس از گذشت زمانی نزدیک به چهار دهه در مواجهه با مسائل فرهنگی و بعضاً عدم حصول نتیجه مقتضی و شایسته، لازم است در رویکردهای سلبی و یا ایجابی تجدیدنظر نمود. شاید لازم باشد عینک را عوض کرد.
گاهی لازم است بهجای دیدن معلولها به علل آنها توجه نمود تا بستر ایجاد مسئله را بهتر شناخت و برای حل یا کاهش آن، نسخهای تجویز نمود. گاهی لازم است بهجای وضع مستمر سیاستها اعم از قانون مجلس و مصوبه شورای عالی فرهنگی و … به این اندیشید که چگونه میتوان سیاستهای قبلی را اجرایی نمود و قانونی بر قوانین قبلی انباشته نکرد و به راهکاری برای ایجاد اجماع فکر شود. از اجماع میتوان به اجرا رسید تا اهداف را محقق نمود و اگر اجماع نباشد هر قدر سیاست هم وضع شود ره به جایی نخواهد برد.
یکی دیگر از رویکردهای خطا در پرداختن به مسائل – که البته ناخودآگاه و غافلانه انجام میگیرد-، بازی و عملیات در میدانی است که دشمن طراحی نموده است؛ یک رویکرد جدید «طراحی زمین جدید عملیات» است.
در پهنه فرهنگ، میتوان اقدامات و راهکارهایی را از جنس مثلاً رسانه تصویری از قبیل فیلم، سریال، کلیپ و … تولید نمود؛ اما باید دانست که این گونه ابزارها در میدان دشمن طراحی شده و نهایت کاری که بتوان انجام داد رویاروییِ برابر با دشمن است و به شکست دشمن و به عقب راندن او منتهی نمیشود؛ چراکه ابتکار عمل غالباً با اوست و ما را سرگرم مینماید. در فضای مجازی هم همین داستان است. اینکه برای رقابت دست به طراحی پلتفرمهای داخلی مثل بله، ایتا، و یا سروش بزنیم همچنان بازی در زمین دشمن است و نه طراحی یک زمین جدید. در انیمیشن، تئاتر و موسیقی پاپ و رپ و … نیز به همین منوال. سیاستگذاریهای فرهنگی نیز معالأسف تقلیدی شده است که خود، نوشتهای مفصّل میطلبد.
البته تذکری در اینجا لازم است داده شود؛ این مطالب گفتهشده نباید موجب شود که هماوردی متقابل در میدانِ دشمنساخت، فراموش شود؛ ولی باید دقت نمود که بیشتر تمرکز برای کشاندن دشمن به زمین خودی باشد. بنابراین هم باید در فضای مجازی بود و هم فیلم و سریال ساخت و هم تئاتر به روی صحنه برد و هم موسیقی پاپ تولید نمود؛ اما باید دانست که این حوزهها ظرفیت مشخصی برای مقابله دارند و در حد خودشان باید از آنها انتظار داشت. تمرکز سیاستگذاری و مدیریت راهبردی فرهنگ، لازم است صرف طراحی زمین جدید گردد.
برای فهم بهتر «طراحی زمین جدید» شاید لازم باشد نگاهی دوباره به موسیقی سنتی، تعزیه، نقّالی، قصهگویی و ادبیات کهن ایرانی اعم از داستان و شعر انداخت و آنها را در قالبی امروزین به مردم خصوصاً جوانان هدیه نمود. برنامههای «قندپهلو» و «مشاعره» از شبکه آموزش و «جشنواره قصهگویی» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نمونهای از این ایدهها هستند که به اجرا درآمدهاند و در حدی که برایشان تبلیغ شده، خوش درخشیده و افقهای نویی از برنامهسازی را گشودهاند.
در طراحی زمین جدید، ویژگیهایی لازم میآید که هر قدر بیشتر باشند طراحی بهتر و قویتر خواهد بود؛ اگر این ویژگیها کم باشد ادامه مسیر سختتر میشود اما نمیتوان گفت ناممکن است. این ویژگیها به منزله نقاط قوت و ظرفیتهای بالقوه هستند.
فرهنگ مردم ایران که آمیختهای است از اسلامیّت و ایرانیّت، ظرفیتهای زیادی برای طراحی «زمینهای جدید» دارد.
این متن بر آن است تا در مواجهه با مسائل فرهنگی، بهمنظور «طراحی زمین جدید عملیات فرهنگی» فناوریهایی را معرفی نماید؛ البته فناوری نرم. [1] برای تبیین بهتر فناوریها، از یک مثال کمک گرفته شده است: «فرهنگ عفاف و حیا». یعنی توضیح داده شده که فناوری مذکور چگونه به ارتقای ارزشهای فرهنگ عفاف و حیا کمک نموده است.
فناوری زیارت
فرهنگ «زیارت» یک ظرفیت و داراییِ اسلامی است. زیارت در خود تواضع و خشوع دارد. از این خشوع میتوان برای آشنایی با عفاف و حیا و مظاهر آن یعنی پوشش اسلامی استفاده نمود. بسیاری از زنان و دختران ایرانی هستند که پس از زیارت امام رضا علیهالسلام و یا عتبات عالیات، مقید به پوشش اسلامی شدهاند بدون اینکه الزامی از سوی نهاد یا فردی داشته باشند. آنها معمولاً از اینکه پس از زیارت به وضعیت قبلی بازگردند، از ائمه احساس شرم میکنند.
فرهنگ حیا، ندای فطری است و کافی است زمینه زیارت فراهم گردد تا تحول و تغییر واقع شود. گاهی اوقات الزامها نیز آثار خود را دارند. در برخی امامزادگان پوشش چادر الزامی است. دختر دانشجویی نقل میکرد که روزی اشتباهاً چادر را با خود از امامزاده بیرون آورده و با آن تا خوابگاه رفته؛ این بار در کوچه و خیابان یک احساس آرامش خاص داشته که بعداً متوجه میشود به دلیل وجود چادر روی سرش بوده است. از آن پس این بانو، چادری شده است. ضمن اینکه باید دانست چادر حجاب برتر است، اما نباید پوشش اسلامی را در چادر منحصر دانست؛ البته نباید حجاب را هم فقط زنانه تلقی نمود که این خود خطایی راهبردی است.
اقبال مردم به امامزادهها نیز خیلی زیاد است؛ هر ساله موقع تحویل سال نو، این اماکن از شلوغترین جاهاست. در بهار سال 97، چهلوپنج میلیون زائر در امامزادهها حضور یافتند [2] که حاکی از قوت بالای این ظرفیت است.
فناوری راهیان نور
از حدوداً سال 77 به بعد مردم بهصورت فردی، کاروانی و یا خانوادگی تحت عنوان اردوهای راهیان نور، به مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور در ایام نوروز و تابستان سفر میکنند. بسیاری از افراد اعم از دختر و پسر و زن و مرد، با سفر به این مناطق متحول شدهاند. در آنجا شاید مسئولان کاروان و یا فرد راوی اشارهای هم به بهتر شدن وضع پوشش زائرین داشته باشد ولی الزامی وجود ندارد و اتفاقی که میافتد از جنس دیگری است. در آنجا شهدا حضور دارند؛ حضور آنها شفادهنده روح و جسم زائران است.
یکی از ترسها و نگرانیهایی که مانع تحول در حجاب دختران میشود، ترس از تنهایی و طرد شدن از سوی دوستان است؛ جوانان و نوجوانان از گروههای همسالان خود بسیار تأثیرپذیرند؛ حتی گاهی بیش از پدر و مادر و یا معلمان. این اردوهای زیارتی، فرصت و محمل خوبی برای دوستیابی است. فرصتی است که این جایگزینی را ممکن مینماید. تحول صورت میگیرد و دوستان جدید نیز جایگزین میگردند.
در برنامه «از لاک جیغ تا خدا»، زنی تعریف میکرد که با خواندن کتاب «سلام بر ابراهیم» و آشنایی با «شهید ابراهیم هادی»، متحول شده و دخترش نیز بدون اینکه مادر دخالتی داشته باشد با سفر به اردوی راهیان نور با هدیه گرفتن همین کتاب و قرار گرفتن در فضای معنوی آنجا متحول شده که اثرات رویین این تحول، در وضع پوشش آنها هویداست.
در همین رابطه میتوان به آثار تشییع شهدا در شهرهای کشور اشاره داشت؛ تشییع پیکر 174 غواص عملیات کربلای چهار و یا پیکر بیسر «شهید حججی»، نمونهای از این دست است. افراد مختلفی با تیپهای متنوع و از اقشار مختلف در این برنامهها حضور مییابند و نشان میدهند که دل در گروی فرهنگ عفاف و حیا دارند حتی اگر نقصی در ظاهر داشته باشند.
فناوری پیادهروی اربعین
سفر اربعین نیز که چند سالی است راه افتاده و هر ساله پرشورتر نیز میگردد میتواند چنین آثاری را داشته باشد. البته با ضریب چند برابر؛ زیرا این بار شخص زیارتشونده، امام معصوم است؛ سیدالشهدا است که در روایات آمده «ما اهلبیت همگی کشتی نجاتیم اما کشتی نجات حسین بزرگتر و سریعتر است!». در اربعین علاوه بر مواردی همچون ارتقای فرهنگ عفاف و حیا، اهداف دیگری نیز محقق میگردد؛ اعم از ترویج روحیه برادری میان مسلمانان شیعه و سنی و ایرانی و عراقی و افرادی از ملل دیگر، به رخ کشیدن اتحاد اسلامی در برابر دشمنان، ترویج روحیه ایثار و ازخودگذشتگی، ترویج روحیه ولایتمداری اهلبیت پیامبر، ترویج اطعام به دیگران خصوصاً فقرا و نیازمندان، ترویج فرهنگ زیارت، ترویج عزاداری سیدالشهدا، رونق اقتصادی برای صنعت حملونقل و مهمتر از همه «مانور تمدنی یکماهه».
فناوری اعتکاف
یکی دیگر از ظرفیتهای فرهنگی که چند سالی است در مرکز و نیز شهرهای مختلف رونق گرفته، اعتکاف است. استقبال از اعتکاف به حدی است که محدودیت ثبتنام وجود دارد و اولویت با کسانی است که زودتر اقدام نمایند. بنابر آمار سال 90 به گفته معاون فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد، در کل کشور 870 هزار نفر و در تهران 66 هزار نفر معتکف شدهاند. [3]
یک فرصت سهروزه که در اصل، خلوت با خداوند است؛ اما جالب این است که این خلوت، جمعی انجام میگیرد و اولویت با مساجد جامع شهرهاست. در اعتکاف چند اتفاق رخ میدهد: اول روزه. یعنی اجتناب از انجام برخی کارها که روزه را باطل میکند و این یک خودسازی است. دیگر، برگزاری نماز به جماعت و اول وقت. دیگر، تلاوت قرآن و انس با قرآن. همچنین قرائت برخی ادعیه که مناجات با خدا را نیز در خود دارند. فرهنگ شبزندهداری نیز در اعتکافها نهفته است. اگرچه اعتکاف ظاهراً یعنی گوشهنشینی ولی منافاتی با اینکه با جمع رفقا در این برنامه معنوی بتوان شرکت نمود، ندارد. حتّی بسیاری اوقات، دوستیهایی در اعتکافها پا میگیرد که تا سالها ادامه مییابد. سه شبانهروز تجربه زندگی با افرادی که به لحاظ هدف، به یکدیگر نزدیکاند.
فناوری هیئت
هیئت بر اساس حب اهلبیت برپا میگردد و مبتنی بر شادی در سُرور اهلبیت و عزاداری در سوگ آنان است. محتوای آن هم شور دارد هم شعور. معارفی که در اینجا منتقل میگردد، از جنس بینش است بهعلاوه گرایش؛ چراکه در قسمتِ شور، مخلوط با احساسات و عواطف میگردد و این به نهادینه شدن سریع و عمیقتر آن کمک مینماید. هنر مداحی بهخوبی از عهده این مهم برمیآید. اهلبیت برای شیعیان، «الگو» هستند؛ یکی از جاهایی که این مهم را تقویت مینماید، هیئت است. اگر بانوی ایرانی، «حضرت زهرا سلامالله علیها » را بهعنوان الگوی خود برگزید، بهتدریج سبک زندگی و پوشش خود را با آن حضرت منطبق مینماید.
با طراحی زمین عملیات جدید، احتمال بُرد جبهه خودی بیشتر خواهد بود و به دلیل ناآشنایی دشمن با اقتضائات زمین بومی- هویتی، احتمال شکست او فزونی مییابد. [4] در سیاستگذاری فرهنگی و مقابله با هجمههای دشمن اعم از سلبی و ایجابی در سه لایه نگرش، گرایش و رفتار باید به طراحی جدید زمین عملیات اهتمام داشت. فرهنگ اسلامی – ایرانی در هر سه لایه از غنیترین فرهنگهای دنیاست؛ فناوریهای ذکر شده از بهترین مواردی هستند که میتوانند جواهرات این فرهنگ را استخراج نموده و به مقابله با سوداگران ایمان و هویت ایرانیان بپردازند.
آمریکا و دیگر قدرتهای استکباری از ناوهای تازهساز ایرانی نمیترسند؛ زیرا بهتر از آنها را دارند؛ آنان از قایقهای تندروی سپاه هراس دارند.
پینوشتها:
[1]. فناوری ترجمه نادقیقی از واژه تکنولوژی است؛ به معنای دانش شیوه انجام کار. فناوری سخت، به شیوههای تکنیکال و فیزیکی و مشهود و ملموس اشاره میکند؛ ولی فناوری نرم، عموماً ناظر به شیوههای ذهنی، رفتاری و غیرملموس است. فناوری نرم، بهنوعی سازوکارهای تغییر رفتار است. بهعبارتدیگر عاملی است برای تغییرات اجتماعی. در فناوری، رفع نیاز و مفید بودن نهفته است.
[2]. به نقل از مدیرکل اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خیریه (https://www.oghaf.ir/news/view-298346.aspx)
.[3] http://www.etekafqom.com/fa/NewsView.html?ItemID=49
[4]. داستان تنتن و سندباد نمونهای بسیار زیبا از این هماوردی است.